دقیقه ای برای خندیدن

ماشالا ابتکار!!!!!!!!!!ترسیدیم باو!!!

دفتر کار آقای روحانی

زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود

به نام “املا پاتخته اى”

، در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى رفت ،

یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملا عام!!!!

من:

معلم:

بچه ها:

رفتم مغازه میگم cd دارید؟

میگه خام؟!!!!

پ ن پ تنوری باشه با قارچ و پنیر!!!!!!!!

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم

از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین!!!!

تازه می پرسه خورد به دستت؟!!!

پ ن پ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم

دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم عجب گلی بود!!!!!!

اینم قالیچه خونه ما!!!!

هیچ کدوم از مهمونامون جرئت نکردن برن روش!!!!

خیلی ممنونم ازتون!!!!

خدا وکیلی اینم 2 تا بدل هم نیستن!!!!

چه میکنه این کرم!!!