یارب آن دلبر شیرین...
یکی از فامیلامون زنشو فرستاده بود خونه باباش،
ازش پرسیده بودیم چرا این کارو کردی؟!!
گفت:
یارب آن دلبر شیرین که سپردی به منش . . . . .
از بس که ننر بود سپردم به ننش !!!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
[ پنج شنبه 22 شهريور 1392
] [ ] [ shahrzad,irani ][ ]