دقیقه ای برای خندیدن

تو انتقال خون از غضنفر میپرسن اخیرا رابطه ج.ن.س.ی پر خطر داشتی؟
میگه:بله رفتم خونه دوست دخترم هر لحظه ممکن بود باباش بیاد

نیروی انتظامی اعلام کرد:هر دختری با مانتوی کوتاه،موی بلند،ناخن دراز،واه،واه،واه،نه فلفلی،نه قلقلی،نه مرغ زرد کاکلی،هیچکی باهاش رفیق نشه !!!


دوست دختر غضنفر بهش زنگ می زنه…میگه ما باید از هم جدا شیم!! غضنفر میمونه چیکار کنه…میگه من ازت حامله ام

بچه به مامانش میگه: مامان شما که نبودی خاله سحر اومد با بابا رفتند تو اتاق خواب… مامانش میگه: بسه، بقیه بذار شب که بابات اومد بگو. شب که باباش میاد مامان به بچه میگه بقیه اش رو بگو. بچه میگه: رفتند تو اتاق از اون کارایی که شما با عمو جمشید انجام می دید، انجام دادند

لره واسه سنگ قبر باباش عکس نداشته تا کمر خاکش می کنه

۶مناجات ترکه : خدایا گناهانم را ندیده بگیر همانطور که دعاهایم را نشنیده میگیری

وصیت یک گوزو : روی قبرم بنویسید روحت شاد خوش صدا

اداره اگاهی قزوین اعلام کرد یه بچه گم شده .هرکی پیداش کرد امشب که هیچی مال خودش فردا بیاردش که ما پس فردا تحویل خانوادش بدیم.......

ترکه رفت کتابخونه یه کتابو تا اخر خوند بعد به کتابدار گفت :این کتاب خیلی شخصیت داخلشه ولی محتوا نداره !کتابدار گفت: دفتر تلفنو بزار سر جاش گمشو بیرون!!!!!!!!!!!!!!!!

به ترکه میگن عزیزم راحت باش، ترکه میگوزه.

ترکه میره آزمایشگاه با دکتر اونجا دعواش میشه میگه اصلا انم رو بدید من برم.

از ترکه میپرسن آرزوت چیه؟ میگه کاشکی تبریز پایتخت بود.میگن چرا؟ میگه آخه اونوقت به ما میگفتن بچه تهرون.

ترکه میره نونوایی یه 5 ریالی میده به نونوا. نونوا میگه 5 ریالی که نون نمیشه؟ترکه میگه صداشو در نیار من ماکسی میلیانوسم.

میدونی چرا تو بهار قزوین خلوته؟چون تو رشت فصل برنج کاریه.

نماز جمعه قزوین به دلیل تشکیل نشدن صف اول و دعوا بر سر صف آخر تشکیل نشد. 

نظرات شما عزیزان:

خانوم بلا

ساعت15:44---20 تير 1391

[وب سایت]

ایول بابا !!!!!!! خیلی خوشم اومد

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: